سالهاست وقتی چند کارشناس، دور میزی در یک برنامه تلویزیونی جمع میشوند. بعد از کشمکشهای زیاد به این نتیجه میرسند که در مورد فلان موضوع، لازم است در کشور فرهنگ سازی شود و متاسفانه فرهنگ درست آن موضوع در بین مردم جا نیفتاده است.
جالب آنجاست که به نظر این دوستان دامنهٔ مقولههایی که فرهنگ مردم ایران در آن ها نیاز به بازنگری دارد بسیار وسیع است. از فرهنگ استفاده از موبایل تا حضور در ورزشگاه ها همه نیاز به فرهنگ سازی دارد!
نکته جالب تر این است که در نگاه این عزیزان، فرهنگ سازی عبارت است از «مجموعه پیامهای اخلاقی که از طریق رسانهها و تریبونهای مختلف وظیفه ترویج عقاید ما را به عهده خواهند داشت».
این داستان تا آنجا ادامه پیدا میکند که از در و دیوار هزار مدل بَنِر، پوستر، همایش، گردهمایی، سخنرانی و برنامه تلویزیونی بر سر ما میبارند تا عقیده خاصی را به ما دیکته کنند. ای کاش در این راستا قدری هوشمندانه رفتار میکردند. تا دلمان به اصول و ترفندهای رسانهای که برای ما به کار بستند خوش باشد. آنقدر ناشیانه مُهمَل بافی میکنند که به هفتاد ناحیهٔ آدم فشار میآید.
فرهنگ سازی در مترو تهران برای مبارزه با دستفروشی
مترو تهران سالهاست که فعالیت دستفروشان در کلیه اماکن مترو را ممنوع اعلام کرده اما دستفروشان دست از کار نکشیدهاند و به فعالیت خود ادامه میدهند.
واقعیت این است که دستفروشان مترو کالاها را با قیمت کمتری از مغازه ها به فروش میرسانند. از طرفی برای تهیه خوراکی و نوشیدنی در قطار، هیچ راهی به جز خرید از دستفروشان نخواهید داشت.
به همین دلیل درآمد و فروش آنها خوب است و از کسب و کار خود رازی هستند.
مسئولان محترم مترو هر چند وقت یک بار به یاد قوانین و لازم الاجرا بودن آنها میافتند و به صورت دورهای با این موضوع برخورد میکنند. در طول مدت این دورهها، نظارتها و برخوردها شدیدتر میشود و بعد از مدتی وضع به حالت قبل بر میگردد.

جدیدن پس از آنکه مسئولان مترو نتوانستند و یا نخواستند که به طور کامل جلو دستفروشان را بگیرند. باز هم به لزوم فرهنگ سازی پی بردند و سراسر فضاهای تبلیغاتی در مترو را به نکوهش این پدیده اختصاص دادهاند. اما ای کاش شعور مخاطب را در نظر میگرفتند و صداقت را در پیامشان رعایت میکردند. مثلن ای کاش در بیلبوردها اینگونه مینوشتند:
«مسافر محترم، ما دلمان نمیخواهد دستفروشی در مترو رواج داشته باشد. به این خاطر که روزگاری ممنوع اعلام شده و حالا حالا هم قصد تغییر قانون را نداریم. از طرفی کلاس مترو را پایین میآورد و در شأن محیط باکلاسی مثل مترو نیست. اما کنترل و ساماندهی به این وضع هم از دست ما خارج است. لطفا با عدم خرید از دستفروشان، قدری از دردسرهای ما را بکاهید! ».
اما چون این جمله بلند است و خیلی هم جذاب نیست راه سادهتری را انتخاب کردند. و آن هم زیر سوال بردن دستفروشان به اتهام فروش اجناس تقلبی و غیر بهداشتی!!! به طور مثال در یکی از بیلبوردها با چنین جملهای رو به رو میشوید.

«هیچ ارزانی بیحکمت نیست و اجناس ارزان دستفروشان بازیافتی، تقلبی و یا غیر بهداشتی است»
واقعیت این است که اجناس دستفروشان عین نمونههایی است که در مغازهها به فروش میرسد. و اگر اتهامی یه این اجناس باشد باید در همه جا با عرضه آن برخورد شود. طراحان این پیامها به صورتی از کلمه تقلبی استفاده کردهاند که انگار تا به حال جنس فِیک (fake) ندیده و نخریدهاند! والا تا آنجایی که ما خبر داشتیم؛ اجناس بازیافتی هم باعث افتخار فروشنده بود و به عنوان محصولات سبز و طرفدار محیط زیست از آن یاد میشد. حالا چه شده که ادعای بازیافتی بودن محصولات دستفروشان، دلیلی برای بد بودن آنها شده؛ خدا داند.
هر چند که ادعاهای مطرح شده در این بنر خود جای تردید بسیار دارد!
فرهنگ سازی هایی از این دست
مشت نمونهای از خروار است. سالهاست که حجم زیادی از این نوع تبلیغات جهتدار به عنوان فرهنگ سازی به ما دیکته میشود. نقطه اشتراک این فرهنگسازی ها در این است که همه آنها مردم و فرهنگ غلط مردم را مقصر میدانند.
- وقتی با بحران کمبود آب مواجه میشویم. دلیل اصلی بحران، فرهنگ غلط مردم در مصرف آب است. همهٔ تبلیغات مردم را به اصلاح الگوی مصرف خود دعوت میکنند. این در حالی است که طبق آمار رسمی، سهم بخش خانگی از مصرف آب کل کشور کمتر از شش درصد است. اما هیچ بنر، تبلیغ و رسانهای نیست که مدیران را به اصلاح نگاه مدیریتی و ترویج فرهنگ تکنوکراسی در بین خود تشویق کند.
- جو ناسالم ورزشگاهها از نظر دوستان نیاز به فرهنگ سازی دارد. اما هیچ نیازی به توسعه اماکن ورزشی در سراسر کشور نیست. از نگاه این دوستان، وقتی کسی مجبور است ساعتها قبل از بازی روی سکو بنشید و از ترس آنکه جایش را کسی نگیرد حتی به دستشویی هم نمیتواند برود. باید فرهنگ سازی کرد تا چنین انسان ورزش دوستی از کلمات و حرکات ناشایستی در طول بازی استفاده نکند.
- کتاب و کتاب خوانی نیاز به فرهنگسازی دارد. لازم است سالیانه میلیارها تومان برای ترویج فرهنگ مطالعه در بین جوانان هزینه شود. اما هیچ اقدامی برای در دسترس بودن همه اندیشهها و تفکرات لازم نیست. با فرهنگ سازی است که میتوان کاری کرد؛ جوانان از تمام کتابهایی که حرفهای معلم پرورشی دوره دبیرستانشان را بازگو میکند؛ استقبال کنند.
- حتی سینما هم نیاز به فرهنگ سازی دارد. مردم به دلیل فرهنگ غلط و سطح پایینی که دارند از تنها سینمای شهرشان که فیلم ۶ ماه پیش را اکران کرده استقبال نمیکنند! و در عوض روی مبل منزلشان، بریکینگ بد را با کیفیت فول اچدی میبینند.
واقعیت این است که فرهنگ چیزی نیست که بشود آن را به زور تبلیغات ساخت. فرهنگ یک جامعه در اثر مجموعهای از شرایط آن جامعه ایجاد میشود. بهتر است به جای آنکه هر کسی تقصیر را به گردن دیگران بیاندازد و با ایجاد احساس گناه در طرف مقابل خود را از هر عیبی مبرا بداند. همه ما در مورد سهم و وظیفهٔ خود، در قبال مسائل و مشکلات اطرافمان بیشتر فکر کنیم.
یک دیدگاه