تعویض اجباری، انتقاد پذیری به جای تعصب

روشنفکر
روشنفکر

کافی بود تا یک بار با فروپاشی حقیقت محضی که سالها بر روی آن پافشاری کرده بودم؛ رو‌به‌رو شوم. در کنار تمام چالش‌ها و سختی‌هایی که این تجربه تلخ در پی داشت. یک اتفاق مثبت در درون من به وقوع پیوست و آن اینکه…

از این به بعد تعصب را کنار گذاشته و همیشه احتمال اشتباه را هم در کنار تمام دلائل خود در نظر گرفتم.

این دیدگاه موجب شد تا انتقاد و انعطاف پذیری بیشتری پیدا کنم و همیشه به صدای مخالفان بدون هیچ پیش قضاوتی  گوش دهم. به انتقادات فکر کنم و در صورتی که آن‌ها را به جا دیدم پا در مسیر تغییر بگذارم. حتی اگر مخالفت‌ها را منطقی در نیافتم باز هم احتمال آنکه تحلیل فعلی من اشتباه باشد وجود دارد. به همین خاطر سعی می‌کنم هیچ کدام را فراموش نکنم و در گوشه ذهنم نگه می‌دارم تا در صورتی که به دیدگاه و بینش جدیدی رسیدم بتوانم صحت و اعتبار آن انتقادات را دوباره مورد ارزیابی قرار دهم.

به همین دلیل است که اصولا معتقدم:

انتقاد پاسخ دادنی نیست. بلکه تأمل کردنی است!

در اکثر موارد وقتی با انتقادی روبه‌رو می‌شویم لیست بلند بالایی از انواع دلایل و استدلال‌های منطقی در ذهن ما شکل می‌گیرد که می‌تواند حقانیت ما را ثایت کند. این موضوع چیز عجیبی نیست. ذهن ما مکانیزم‌های زیادی برای محافظت از ما دارد.  و زمانی که امنیت روحی و اعتقادات ما دچار حمله انتقاد شود به سرعت پا در میدان می‌گذارد و امنیت و حق به جانبی را برای ما فراهم می‌کند.

شاید تا این‌جای ماجرا همه چیز عالی به نظر برسد اما در دراز مدت ما در بین انبوهی از اعتقادات، رفتارها و عادت‌های نه چندان درست محاصره خواهیم شد. تنها راه نجات از این چرخ معیوب این است که خود را به شرایطی برسانیم که با زیر سوال رفتن درستی بخشی از رفتار و اعتقاداتمان کل هویت وجودی خود را در معرض خطر نبینیم. این فرآیند هیچ ربطی به هیچ شخصی به جز خودمان ندارد.  با داشتن شناخت از خود و اعتماد بنفس به جایی خواهیم رسید که با شنیدن انتقاد مضطرب، و عصبانی نخواهیم شد. ذهن ما هم دلیلی برای فعال کردن مکانیزم‌های دفاعی خود نخواهد داشت .

سالها بود که چنین استانداری را برای خودم در نظر گرفته بودم و به دنبال واژه‌ای برای توصیف آن می‌گشتم. اما خوشبختانه هم‌نوعان دو پای من هم خیلی قبل‌تر ها چنین چالش‌هایی را تجربه کرده بودند و برایش واژه‌ای در نظر گرفتتند.

«روشن‌فکر» بهترین واژه‌ای است که می‌تواند آنچه را از خودم انتظار دارم به کامل‌ترین شکل ننکن توصیف کنید. واژه‌ای شامل همه این مفاهیمی که توضیح<ادم به همراه دنیایی از معانی دیگر.

‌پیشنهاد می‌کنم نگاهی به مقاله «روشن فکری» در ویکی پدیا بیاندازید.

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در یادداشت

توسط علیرضا پورعابدین

من در این گوشه خودساخته‌ام؛ نون و ماستی دارم. روزگارم بد نیست...

5 دیدگاه

  1. اتفاق خوبیه که انقدر حرفه‌ای وارد بحث وبلاگ‌نویسی شدی.
    من لینک فید سایتت رو به فیدریدرم اضافه کردم تا مطالبت رو دنبال کنم فقط الان تنظیماتت جوریه که خلاصهٔ هر پست رو داخل فید مینویسه و آخرش […] میذاره و خب اینجوری عملن فید سایت به هیچ دردی نمیخوره.
    تنظیمش فک کنم اینجا بود: Setting >> Reading >> Full Text

    1. مسعود جان، ممنون از لطفت
      فقط سه تا پست اول به صورت خلاصه توی فید هست و از پست چهارم به بعد تنظیمات رو اصلاح کردم.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *