صنعت سینما در ایران مثل بسیاری از صنایع و کسب و کارهای دیگه درآمدزایی نداره و مثل یک کودک مریض، به زور قرص و دارو والدینش زنده مونده و به زندگی نه چندان با کیفیتش ادامه میده.
در این بین همونطور که قبلا هم گفته بودم. سالهاست کارشناسان(!) در حال بررسی دلائل این موضوع هستند و باز هم طبق معمول به این نتیجه میرسند که مشکل اصلی سینما «عدم استقبال مردم از سینما» است.
جالب اونجاست که در این گونه تحلیلها همه عوامل دیگر هم نهایتا به «مردم» ختم میشه!
- فیلمهای بیکیفیت به خاطر سطح سلیقه پایین مردم ساخته میشه!!!
- سالنهای سینما به خاطر اینکه مردم استقبال نمیکنند توجیه اقتصادی ندارند. پس نمیشه اونها را توسعهداد و یا سالنهای جدید ساخت!
- مردم برای حقوق صاحبان اثر ارزش قائل نیستند و از کپیهای غیر مجاز محصولات استفاده میکنند!
- مردم به روزمرگی رسیدند و فیلم و سینما را به طور کلی کنار گذاشتند!
- مردم …
واقعیت مشکلات سینما، در سطح
پیدا کردن دلائل اصلی ورشکستگی سینمای ایران کار سختی نیست. هر انسان سالمی با نگاه به اطراف و بررسی شرایط در کل ایران (تکرار میکنم در کل ایران! نه فقط یک شهر خاص) به راحتی متوجه میشود که نقاط ضعف ساختاری سینمای ایران کجاست.
سالنهای سینما
ما در کل کشور چیزی در حدود ۲۱۲ سالن فعال سینما داریم که تعداد ۱۴۴ سالن فقط در تهران هستند! این یعنی هشت ملیون نفر، ساکنین یک شهر به ۱۴۴ سالن سینما دسترسی دارند و ۶۷ ملیون نفر از مردم ایران در مجموع به ۶۸ سالن سینما دسترسی دارند!!!


موضوع فقط کمبود سالن و پراکندگی نامتعادل آن نیست. بخش بزرگی از سالنها بسیار قدیمی و فرسوده هستند. (از واژه غیر استاندارد استفاده نمیکنم چون ما به طور کلی در مرحله ما قبل استاندارد هستیم). راهاندازی پردیسهای سینمایی در دهه هشتاد ثابت کرد که همین مردم اگر سالنهای با کیفیتی در دسترس داشته باشند. استقبال خوبی از سینما خواهند کرد. . بعدها و در دهه نود با افتتاح مدل جدیدی از مجتمعهای تجاری چند منظوره مردم توانستند طعم جدیدی از تفریح و سرگرمی را بچشند. این مجتمعهای تجاری علاوه فروشگاهها، شهربازی، رستوران و فود کُرد دارای تعداد زیادی سالن سینما هم هستند. به عنوان نمونه استقبال از پردیس سینمایی کوروش تا حدی زیاد بوده و هست که این مجتمع تجاری با تمام زیرساختهای استانداردی که دارد در ساعاتی از شب موجب مسدود شدن اتوبان ستاری میشود!

سفارشیسازی به قصد کانالیزه کردن افکار عمومی
بخش بزرگی از تولیدات سینمای ایران با بودجه حاکمیت ساخته میشود. این بودجه از طریق مجاری مختلف به بدنه سینما تزریق میشود. اما این مجاری فقط نقش انتقال دهنده نقدینگی را بازی نمیکنند. بلکه وظیفه دارند سینما و تولیدات آن را به سمت و سویی ببرند که حاکمیت روی آنها تاکید دارد. این روند ساختار یافته باعث شده مخاطبین سینما با حجم بالایی از تولیدات سفارشی روبهرو باشند. این تولیدات شاید از لحاظ فنی و تکنیکال قابل قبول باشند. اما وقتی بیانیههای ایدئولوژیک حاکمیت جایگزین بروز هنرمندانه نگاه صاحب اثر میشود. مخاطب تمایلی برای صرف وقت و هزینه برای اینگونه فیلمها ندارد.
از طرفی تلاش سینمای مستقل برای نفس کشیدن در این فضا، با فیلترهایی روبهرو میشود که اجازه رد شدن بسیاری از مفاهیم را نخواهد داد. این فیلترها تا زمانی که در حد خط قرمزهای جنسی و سیاسی باقی بمانند؛ قابل تحمل ترند. اما در بعضی شرایط با قدرت گرفتن بعضی تفکرات، هر گونه انتقاد اجتماعی با برچسب سیاهنمایی روبهرو میشود!
واقعیت مشکلات سینما، در عمق
تمام مواردی که تا اینجا به عنوان دلایل ضعف سینمای ایران گفته شد. ضعفهای سطحی این صنعت بود و در حقیقت این ضعفها نه دلیل، بلکه خود معلول تضادهای عمیقتری هستند.
اگر بخواهیم به شکل ریشهای تر و عمیقتری به موضوع نگاه کنیم باید بگوییم اصلی ترین دلیل بیماری سینمای ایران این است که حاکمیت، سینما و ماهیت آن را با مذهب و ایدئولوژی مذهبی خود در تضاد میبیند و ترجیح میدهد تا زمانی که از کانالیزه شدن کامل فضای تولیدات سینمایی مطمئن نشده با احتیاط بیشتری با این شمشیر دو لبه برخورد کند.
احداث مجتمعهای تجاری چند منظوره (مثل مجتمع کوروش و چارسو) کاملا توجیح اقتصادی دارد و بخش خصوصی از آن حمایت میکند. اما در چند شهر ایران پروژههای این چنینی میشناسم که علیرغم افتتاح بخش فروشگاهی خود، هیچ خبری از راه اندازی سالنهای سینما در آنها نیست. نمونه بارز چنین مثالی مرکز خرید سیتی سنتر اصفهان است که علیرغم شروع بهره برداری از آن، سالهاست افتتاح سالنهای سینما در آن بلاتکلیف مانده است.
اگر چه هیچ اِستِدلالِ مُستَنَدی برای تَعَمُّدی بودن عَدَمِ توسعهٔ سالنهای سینما در کل کشور ندارم اما با کنار هم قرار دادن پازلهای مختلف، تصویر تَعَمُّدی بودن آن حداقل در ذِهنِ من شکل میگیرد.
نگاه واقعی مردم به سینما
روزانه با آدمهایی برخورد دارم که شغل و حرفهشان هیچ ربطی به سینما ندارد اما فیلمبازهای حرفهای هستند و به روز ترین فیلمهای دنیا را با شناخت از کارگردان و سبک سیاق آن میبینند و پیگیری میکنند.
بسیاری از همین قشر کارت عضویت پردیس سینمایی قلهک را دارند و به دیدن فیلمهای روز دنیا بر روی پرده سینما میروند. در حالی که نسخه فول اچدی همین فیلم ها بدون سانسور روی هارد کامپیوترشان موجود است.
با این اوصاف نمیدانم چطور به خودشون اجازه میدهند ساعتها در این مورد بحث کنند و هیچ اشارهای به اصل ماجرا نداشته باشند. و دست آخر مردم و فرهنگ پایین آنها را مقصر نهایی بدانند!!!