از اواخر آذر تا ۱۲ دیماه تئاتر مونس به کارگردانی مهرداد کوروشنیا، هر شب ساعت ۸ و نیم در تالار حافظ به روی صحنه میرود. برای تماشای تئاتر مونس میتونید از طریق سایت «tik8.com» اقدام کنید.
سحرناز عباسزاده، ندا قربانیان، الهام شعبانی، سمیه برجی، مسیح کاظمی و تینا بخشی در مونس اجرای نقش میکنند.
تئاتر مونس ، بروز هوشمندانه محتوا
سهشنبه شب برای تماشای تئاتر مونس به تالار حافظ رفتم. مثل همیشه نگران بودم. نگران از اینکه مجبور باشم ۹۰ دقیقه با معجونی از «بیانیههایی در ستایش ارزشهای حکومت و جامعه»، «بازی با خط قرمزها»، «شوخیهای آبکی» و یا «پُزهای روشنفکری» در فرم و محتوا روبهرو شوم. اما با همه این نگرانیها دل به دریا زدم و وارد سالن حافظ شدم…
مهرداد کوروشنیا نمایشنامهٔ مونس را در فضایی نوشته که کمتر مردی جرأت ورود به آن را دارد! فضای دور هَمیهای زنانه، همیشه دستمایه جُکها و نقدهای مردانه بوده و هست و شاید بتوانیم از نمایشنامه تلویزیونی «مورچه داره» (ساخته دهه پنجاه شمسی) به عنوان تنها اثری یاد کنیم که به این محفل وارد شده است. اما کوروشنیا توانسته است از این فضا به دور از لودگی و زیادهروی به عنوان بستری برای ارتباط با مخاطب استفاده کند. مخاطبی که در پشت سایه خطکشیهای جنسیتی جامعه، تشنه شنیدن واقعیتهایی است که تا کنون از مواجهه با آنها منع شده است.
مونس اگر چه بر لب مرز کلیشهها راه میرود اما به دام آن نمیافتد. کوروشنیا به جای آنکه قصد سخنوری داشته باشد لایههای مختلفی از محتوا، ماجرا، شخصیت و موقعیت را در قالب داستان روایت میکند. گاهی اینقدر لایههایی که همزمان بر روی صحنه به مخاطب عرضه میشدند زیاد بود که نگران از دست دادن قسمتی از آنها میشدم. موقعیت ایران در اوایل دهه هفتاد شمسی، نگاهی جسورانه و خاکستری به اعتقادات مختلف جامعه و تضادهای روحی و رفتاری شخصیتها از جمله لایههایی بودند که در عمق بخشیدن به روایت مونس نقش اساسی بازی میکردند.
در طول تماشای اجرای مونس هیچ وقت احساس نکردم که خط قرمزها به خاطر حساسیت برانگیز بودنشان در متن گنجانده شدند. انگار که اصلا این موضوعات خط قرمز نیستند! این نقطه قوّت با هوشمندی کامل مولف با در نظر گرفتن شعور مخاطب به اجرا در آمده بود.
نقشها به خودی خود استعداد این را داشتند که به تیپ تبدیل شوند و این شرایط کار را برای خالق اثر سخت کرده بود اما ابعاد عمیقی از شخصیت در طول ماجرا و یا با کمک واکنشها و نقش آفرینی خوب بازیگران بروز پیدا میکرد. شاید تنها نکتهای که میتوان در نقد مونس گفت: اُفتِ نِسبی ریتم در اواخر اجرا بود. اما کُند شدن ریتم را هم میتوان به حساب تَعَمُدِ کارگردان برای قراردادن تماشاچی در موقعیت انتظار و تفکر گذاشت.
لازم میدونم خدا قوت جانانهای به تمام دستاندرکاران و هنرمندان تئاتر مونس بگم و از آنها برای لحظات با کیفیتی که در تالار حافظ برای من ایجاد کردند تشکر کنم. و همچنین از همه کسانی که این متن رو میخونند دعوت میکنم که به تماشای تئاتر مونس برن و از این دوستان حمایت کنند.